s-ebrahimi
مدیران سایت
ارسالها : 25
عضویت: 28 /9 /1392
تشکر شده : 1
|
پاسخ : 6 RE شناختی که به عشق ختم میشود !
___________________________________________________________________________
با این تدبر و تفکرها ، به شتاخت خودم و فقرم و ضعفم و عجم و جهلم و محکومیتم میرسم
و با این شناختها به حاکم و ربم میرسم ؛
( من عرف نفسه فقد عرف ربه -بحار ج2ص32ح22)
او که مرا آفرید و بی نیازم کرد و قدرتم داد و حکمت در سرم ریخت ...
اگر شناخت ، شناخت مجرد باشد در من احساسی زنده نمیشود ؛
مثل اینکه من بدانم بیرون از خانه کسی هست .
اما اگر شناخت خوبی و بدی باشد ، در من احساس عشق و نفرت زنده میشود ؛
مثل اینکه بدانم بیرون از خانه دزدی و دشمنی است و یا دوستی و معشوقه ای ...
ادراک مجرد احساسی نمیآفریند ...
اما ادراک خوبی و یا بدی در من احساس نفرت و عشق و در نتیجه حرکت و تلاش را زنده میکند .
این است که با شناخت زیبایی و محبت او به عشق او میرسم
و این معشوق را با بت های دیگر و محبوب های دیگر ،
با نفس و خلق و دنیا و شیطان می سنجم و از آنها آزاد میشوم .
هنگامی که یافتم او از من به من نزدیکتر است ، دیگر نمیتوانم از او جدا شوم ،
حتی اگر خودم را از دست بدهم .
آخر من بی او با خودم چه کنم ؟
مسئولیت و سازندگی ص148
امضای کاربر : یا ایتها النفس المطمئنه ... ارجعی الی ربک راضیه مرضیه ...
|
|
جمعه 29 آذر 1392 - 23:58 |
|